معمولاً نشانههای ترک الکل بین ۵ تا ۱۰ ساعت پس از آخرین نوبت مصرف شروع میشوند و درصورت عدم مداخلهی مناسب و به ویژه در صورت وجود مشکلات طبی همراه، ممکن است نشانههای ترک طی چند روز شدت پیدا کرده، برای چند هفته ادامه پیدا کنند و به عوارض جدیتری منتهی شوند.
شــایع ترین نشــانه های ترک عبارتند از: اضطراب و بیقراری، افســردگی، تحریک پذیری، بیثباتی هیجانی، اختلال تمرکز و تفکر، خستگی پذیری، لرزش و پرش اندامها، کابوس، ســردرد، بیاشــتهایی، تهوع و اســتفراغ، رنگ پریدگی، افزایش ضربان قلب، تعریق و … در معاینهی بالینی این بیماران، حرکات غیرطبیعی چشم ها، تاکی کاردی، ریتم نامنظم قلب، علایم دهیدراتاسیون، افزایش دمای بدن و انتهاهای سرد و لرزان قابل مشاهده است.
در پارهای از موارد، نشــانه ها و علایم ترک، به صورت خفیف ولی برای مدت طولانــی، بین ۳ تا ۶ ماه پــس از قطع مصرف، ادامه مییابند. به این حالت ســندرم تــرک طول کشــیده (protracted withdrawal syndrome ) گفته میشــود که یکی از دلایل مهم در عود و بازگشت بیماران به مصرف (Relapse) است، که لغزش نامیده میشود. عوارض جدی دورهی ترک الکل را میتوان به شرح زیر خلاصه نمود:
۱- لرزش شــدید اندام ها که بین ۶ تا ۸ ساعت پس از آخرین نوبت مصرف ظاهر میشود.
۲- نشانه های پسیکوتیک و اختلالات ادراکی و توهم که بین ۸ تا ۱۲ ساعت بعد رخ میدهند.
۳- تشــنج که بیشــتر الگوی گراندمال دارد و بین ۱۲ تا ۲۴ ســاعت بعد از قطع مصرف مشــاهده میشــود. معمولاً درصورت بروز اولین تشــنج، بیمــاران چند نوبت دیگر تشــنج به فاصلهی هر ۳ تا ۶ ســاعت را تجربه خواهند کرد. تشــنج در کمتر از ۳ درصد بیمــاران رخ میدهد. درصورت بروز تشنج در بیمار وابســته به الکل، علاوه بر تشنج های گراندمال دورهی ترک، باید ســایر علل تشــنج مانند ضربه مغزی، آســیب عروقی مغز، عفونت مغزی، تومور مغزی، هیپوگلیســمی، اختلالات الکترولیتی و … (که احتمال بروز آنها در بیمار الکلی بیشــتر اســت)، نیز مد نظر گرفته شود.
۴- دلیریوم ترمنس: نگران کننده ترین عارضه ترک الکل، دلیریوم ترمنس DTs است که در ۵ درصد بیماران دیده میشود ولی با توجه به اینکه میزان مرگ و میــر آن بین ۵ تا ۳۵ درصد (به ویژه در صورت همراهی بیماری های طبی) در منابع مختلف گزارش شده است، از اورژانس های پزشکی محسوب میشود. نشانه های دلیریوم ترمنس، ترکیبی از دلیریوم و اختلال هوشیاری، بیثباتی اتونوم (تاکی کاردی، تعریق، تب، اضطراب، بیخوابی)، علایم حرکتی (لرز و تشــنج قبل از بروز دلیریوم rum fits) و علایم پسیکوتیک (توهم و هذیان) است. همچنین خطر خشونت شدید و خودکشی، به ویژه در واکنش به هذیان ها و توهمات، در این مرحله زیاد است. شاید مه مترین هدف درمان سندرم محرومیت اولیه الکل، پیشگیری از سیر به سمت DTs باشد.
درمان
درمان مراحل درمان ترک الکل را مانند بسیاری از مواد دیگر، میتوان به دو مرحله سم زدایی و درمان نگهدارنده تقسیم کرد.
الف. سم زدایی:
در این مرحله، هدف اصلی کاهش نشانه ها و عوارض اولیه دوره ترک و پیشگیری از عوارض جدی مانند DTs است.
اقدامــات اولیه و اصلی در این مرحله، ایجاد تعادل آب و الکترولیت و تجویز ویتامین های مورد نیاز است.
استفاده از مایعات حاوی ویتامین C، آب پرتقال، ویتامین های گروه B، B12، فولات، و به ویژه تیامین (برای پیشگیری از عوارض شناختی ترک الکل)، در این مرحله توصیه میشوند.
بیشــتر بیماران، پس از ترک الکل، نشــانه های محرومیت خفیفی دارند و چنانچه بیمار از شــرایط مطلوب طبی، تغذی های حمایتی برخوردار باشد، در این مرحله، چند روز اســتراحت در منزل و تغذیه مناسب، قدم اصلی خواهد بود.
تجویز داروهای مضعف مغز برای چند روز اول، فرصت کافی برای پرهیز اولیه از الکل، که یک ماده مضعف محســوب میشود، را فراهم میآورد و مانع پیشرفت به سمت نشانه های شدیدتر محرومیت خواهد شد. برای این منظور میتوان از یک بنزودیازپین طولانی اثر مانند کلردیازپوکساید اســتفاده کرد و طی چند روز، دوز آن را به ســرعت کاهش داد.
تجویز و مصرف دارو حتما باید تحت نظر پزشگ متخصص انجام شود.
در صورت وجود نشانه های شدید سندرم محرومیت و یا در مواردی که بیمار در معرض خطر بالاتری قرار دارد، برای مثال بیمارانی که مشــکلات طبی زمینه ای دارند یا سیستم حمایتی مناسبی ندارند، درمان مرحله سم زدایی باید به صورت بستری در درمانگاه یا بیمارستان و تحت نظارت دقیق پزشگی انجام شود.
اساس درمان اولیه بیماران بستری نیز همچون بیماران سرپایی، استفاده از داروهای مضعف سیستم عصبی (بنزودیازپین های طولانی اثر) و حمایت های تغذیه ای و ویتامینی است.
تجویز کلردیازپوکساید در بیماران بستری، به همان روش بیماران سرپایی قابل اجرا میباشــد. برخی از بیماران بعد از گذشــت مدتی از آخرین نوبت مصرف خود و در شرایطی که برخی از نشانه های محرومیت در آنها ظاهر شده است، به بیمارستان مراجعه میکنند. مثال عمده این موارد بیمارانی هستند که به دلایل دیگری در بیمارستان بستری شده اند و در بدو پذیرش، به سابقه مصرف الکل خود اشاره نکرده اند و یا افراد بی خانمانی نشانه های اختلال هوشیاری ناشــی از ترک در آنها شروع شده است و توسط پلیس یا مراجع حمایتی به بیمارســتان ارجاع میشــوند. در چنین مواردی که با یک ترک برنامه ریزی نشده که نشــانه هایی از سندرم محرومیت در بیمار وجود دارد، روبرو میشویم، به جای بنزودیازپین های طولانی اثر، میتوان از بنزودیازپین های کوتاه اثرمانند لورازپام استفاده کرد.
نگران کننده ترین عارضه ترک الکل، DTs است که یک اورژانس روانپزشکی محسوب میشود. این عارضه، درمان اختصاصی و قطعی ندارد و تنها به انجام اقدامات مراقبتی دقیق و بستری در بخشهای مراقبت ویژه ICU نیازدارد.کنترل آژیتاسیون با هالوپریدول وکنترل تشنج ها و نیز حفظ تعادل آب و الکترولیت و کنترل نشــانه های اتونوم، اولویتهای درمان در این موارد میباشند.
ب. درمان نگهدارنده:
هدف ازمرحله نگهدارنده درمان، پس ا زکنترل عوارض اولیه محرومیت، تداوم پرهیز در بیماران است. عمده مداخلات در این مرحله، مداخلات روانشناختی با رویکردهای مختلف فردی و گروهی میباشند.
نکته مهم برای پیشــرفت در پرهیز و تــداوم آن، توجه به همبودی های مصرف الکل، افسردگی، اضطراب و … و درمان مناسب آنها است.
برخی داروها نیز میتوانند در تداوم پرهیز بیماران نقش داشــته باشند که مهمترین آنها آکامپروسات، نالترکسون و دیسولفیرام هستند. ً
باید توجه داشت که قبل از تجویز دارو بیمار حداقل ۱۲ ساعت مصرف الکل نداشته باشد، چرا که در غیر اینصورت، مصرف دارو میتواند ســبب تجمع مقادیر بیش از حد استالدئید در بدن شود که بسیار خطرناک بوده و ممکن است منجر به کلاپس قلبی عروقی بیمار شود.
در مجموع باید توجه داشــت که پایه اصلی درمان دارویی در ترک الکل، کنترل نشانه های اولیه و گاهی خطرناک محرومیت است و در تداوم پرهیز داروها نقش کمک کننده دارند. ترک الکل میتواند عوارض فیزیکی جدی داشته باشد و حتما باید توسط پزشگ متخصص انجام شود. اســاس درمان نیز بر استفاده از رویکردهای مختلف روانشناختی مبتنی است.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |