بادمجان و روانشناسی! | نقدی صریح و موجز بر وضعیت این روزهای روانشناسی و مشاوره در کشور
دورهای طلایی افتخار این را داشتم که به اتفاق استاد بزرگوارم دکتر شاملو، استاد نازنینم دکتر ایروانی، دوست خوبم دکتر خدادادی و دو پسرم، در رکاب آن اساتید روزهای چهارشنبه برنامه استخر داشتیم.
خاطرات ارزندهای از این دوران ثبت شده است که گوشههای عجیبی از تاریخ روانشناسی ایران در آن منعکس شده است. روزی دکتر شاملو نقل فرمودند که... در دفتر دکتر شریعتمداری نشسته و راجع به روان.شناسی صحبت میکردیم. یکدفعه دکتر... وارد شد و در حالی که تعظیم بلندی به دکتر شریعتمداری میکرد گفت... جناب دکتر من در خدمتتان هستم... کاری هست انجام بدهم؟ دکتر شریعتمداری بدون آنکه صورتش را از من برگرداند همین طور که به من نگاه میکرد گفت نه کاری نیست... برو... راستی از خانه زنگ زده بودند بادمجان نداریم... سر راهت دو کیلو بادمجان بخر بده خونه...!
دکتر شاملو ادامه داد که اشکال کار ماها این بود که به بادمجان بخرها میدان دادیم... و من هم بعد از این همه سال فکر میکنم که مشکل ما در روانشناسی با بادمجان بخرها، بادمجان ببرها و بادمجان دور قاب چینها و شاید بادمجان بخورها همچنان باقی است.
از کانال تلگرام دکتر شهرام وزیری
https://t.me/vazirishahram
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |