کمتر از یک ماه تا آزادی 50 هزار معتاد خیابانی محبوس در اردوگاههای درمان اجباری که در لوای طرحهای ضربتی پلیس و از نیمه دوم سال 96، با هدف پاکسازی خیابانها از بیماران مبتلا به اعتیاد مزمن، جمعآوری و بازداشت شدند، باقی مانده است. در حالی که طبق آییننامه اجرایی ناظر بر اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر، مدت نگهداری معتادان خیابانی و سپری شدن دوره بهبودی در مراکز اردوگاهی موضوع ماده 16 این قانون، سه ماه بوده و با نظر قاضی، برای دوره دوم هم قابل تمدید است، 50 هزار معتاد خیابان خواب، بیش و کم، 19 ماه در اردوگاههای موضوع ماده 16 حبس شدهاند تا چهره شهر پاک بماند. حالا که تمام درزهای قانون توسط قضات زیر و رو شده و دیگر امکان هیچ تمدیدی وجود ندارد، باید احکام آزادی این آدمها که معلول شرایط امروز و دیروز همین جامعه تبری جسته از معتاد هستند، امضا شود در حالی که هنوز هیچ جای خالی؛ جای خالی امن و مجهز به شرایط مشوق تمدید بهبودی وجود ندارد.
فرید براتیسده، معاون مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «اعتماد» میگوید که از مجموع این 50 هزار نفر، حدود 15 هزار نفر بیخانمان هستند و کل ظرفیت مراکز نگهداری موقت برای بهبودیافتگانی که خانه و خانوادهای در انتظارشان نیست و باید دوران آزادی را تا زمان پیدا شدن شغل و درآمد ضامن تداوم پاکی، در این مراکز موقت سپری کنند، 1800 نفر است. خوشبینانه فرض کنیم که تا آخر اردیبهشت، دو برابر این ظرفیت هم توسط بخش خصوصی توسعه پیدا میکند و حتی خوشبینانهتر، فضای خالی خانههای میان راهی، برای اسکان موقت 5000 نفر بهبود یافته مترصد یک تلنگر برای بازگشت دوباره به اعتیاد، آماده میشود. 10 هزار نفر باقی کجا میروند؟ جواب این سوال و حل این معادله، پشت سرانه 450 هزار تومانی دریافتی پیمانکاران فعالسازی اردوگاههای درمان اجباری پنهان شده است. امروز، ظرفیت اردوگاههای درمان اجباری، صرفا به سبب وسوسه خوشرنگ همان سرانه دریافتی، به اندازه کل معتادان خیابان خواب کشور جا باز کرده؛ اردوگاههایی که مجوزهایش اغلب، به نام اشخاص خاص است و به دنبال انتصاب مسوولان نیروی انتظامی در کرسیهای بسیار حساس ستاد مبارزه با مواد مخدر، انتظاری بیش از این نیست که اشخاص حقوقی مترصد مجوز اردوگاه حبس و بند، از آزادی و رهایی بیهیچ آورده ریالی استقبال نکنند.
**از نیمه دوم سال 96 اجرای طرح ساماندهی معتادان متجاهر دایمی شد. حدود 50 هزار نفر هم در حال حاضر در اردوگاههای درمان اجباری موضوع ماده 16 یا تبصره دو ماده 16 در حال درمان هستند. به گفته دکتر رضازاده؛ رییس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی، در کل کشور 30 خانه بینراهی برای اسکان موقت بهبودیافتگان دایر شده که ظرفیت خالی این مراکز هم برای اسکان موقت ترخیصشدگان کافی نیست. سوال این است که شما منتظر چه تعداد بهبود یافته ترخیص شده باید باشید و ترخیصشدگان اردوگاههای درمان اجباری پس از رهایی از اردوگاه به کجا میروند؟ به خیابان؟ که در این صورت دوباره گرفتار اعتیاد میشوند. آیا برای اسکان موقت این افراد، اقدام جدیدی در دست دارید؟
این سوال، حلقه اصلی مفقود در ارایه خدمت به معتادان بیخانمان کشور است. به هر حال تعدادی معتاد خیابانی، دستگیر و وادار به ترک اعتیاد شدهاند و بالاخره مرخص میشوند. تعدادی از این افراد توسط خانواده پذیرفته نمیشوند و تعدادی هم خانه و خانوادهای ندارند و دوباره به سراغ همان دوستان مصرفکننده و پاتوقها میروند و داستان اعتیاد تکرار میشود. قانون مبارزه با مواد مخدر، ایجاد مراکز توانمندسازی و صیانت را بر عهده بهزیستی و شهرداریها گذاشته بنابراین ما در سازمان بهزیستی از سالها قبل خانههای نیمهراهی را برای معتادانی دایر کردیم که پس از بهبودی و ترخیص از مراکز موضوع ماده 16 جایی برای بیتوته شبانه ندارند.
با گذشت زمان، عنوان این مراکز به مرکز توانمندسازی و جامعهپذیری تغییر یافت و البته وظایف این مراکز را هم با توجه به تاکید قانون تا حدی توسعه دادیم، به این معنا که اسکان و آموزش و فرصتیابی اشتغال و آمادهسازی شغلی بهبودیافتگان را تقبل کرده علاوه بر آنکه تلاش میشود، امکان بازگشت به خانواده را برای تعدادی هر چند معدود فراهم کنیم. اما توانمندسازی نیازمند یک اقدام تکمیلی هم هست؛ مسوولان مختلف بارها انتقاد کردهاند که بهبودیافتگان پس از ترخیص به حال خود رها میشوند. رها شدن به این معنا که وضعیت و شرایط پس از بهبودی این افراد پیگیری نمیشود. برای این موضوع، برنامهای با عنوان مدیریت بهبودی(مدیریت مورد) طراحی کردیم چون آییننامه درمان و کاهش آسیب معتادان بیبضاعت هم که در جلسه 134 ستاد مبارزه با مواد مخدر و در حضور رییسجمهوری به تصویب رسید، ضمن آنکه اجرای این آییننامه را بر عهده وزارت تعاون گذاشته، تاکید دارد که سازمان بهزیستی کشور موظف به اجرای برنامه مدیریت بهبودی است.
با اجرای این برنامه، فرد بهبودیافته در مراکز موضوع ماده 16 یا تبصره دو ماده 16، پس از ترخیص، رها نمیشود و مددکاران اجتماعی آموزش دیده ما که در موسسات مجری برنامه مدیریت بهبودی فعال شدهاند، موظف به برقراری ارتباط با مددکار مراکز ماده 16 هستند و به محض آمادهسازی یک بهبودیافته بیخانمان، او را در ترخیص همراهی میکنند و اولین سوال از این بیمار، این است که آیا جایی برای اقامت دارد یا خیر. اگر خانه و خانوادهای باشد، مددکار موظف به همراهی بیمار و تحویل او به خانواده است و همزمان، شرایط خانواده را هم بررسی میکند تا در صورت نیاز به حمایت اجتماعی، به نهادهای حمایتی معرفی شود، علاوه بر آنکه منزل مددجو هم باید دو بار در ماه مورد بازدید قرار بگیرد تا از تداوم بهبودی او و سلامت شرایط پیرامونی هم اطمینان حاصل شود. بیمار بهبودیافته در صورت نیاز به آموزش مهارتهای شغلی به سازمان فنی حرفهای معرفی شده و در صورت برخورداری از مهارت حرفهای، پس از طی دوره آمادگی شغلی، برای دریافت تسهیلات اشتغال ارجاع میشود که سال گذشته هم حدود 7 هزار بهبودیافته از این تسهیلات استفاده کردند.
همچنین در صورتی که بهبودیافته،تحت پوشش درمان نگهدارنده(متادون) باشد، مجری برنامه مدیریت بهبودی موظف است، زمینه ادامه درمان رایگان پس از ترخیص در مراکز دانشگاهی و دولتی را برای بیمار فراهم کند علاوه بر آنکه تحت آموزش مهارتهای زندگی سالم قرار میگیرد. حالا اگر این بیمار ترخیص شده از مرکز ماده 16 جایی برای زندگی نداشته باشد، مددکار، بیمار را به یک مرکز توانمندسازی(خانه میانراهی) معرفی میکند و 30 مرکز توانمندسازی در کل کشور داریم و در تهران هم دو مرکز فعال است و دو مرکز هم در حال راهاندازی است که تا امروز ظرفیت کل مراکز برای پذیرش ترخیصشدگان بیخانمان تقریبا کافی بوده چون ترخیصها تدریجی است اما حتما در تهران، تعداد بیشتری از این مراکز نیاز داریم و میدانیم که ظرفیتهای آتی کافی نخواهد بود.
در قانون برنامه ششم توسعه هم وظیفه ایجاد این مراکز بر عهده سازمان بهزیستی است اما با مشکل بودجه مواجهیم و متاسفانه، سازمان برنامه و بودجه برای انجام این وظیفه قانونی و مورد تاکید برنامه ششم توسعه هیچ پولی به ما نداده و امیدوارم ستاد مبارزه با مواد مخدر، امسال در این زمینه به ما کمک کند. علاوه بر این، از سال گذشته ضمن هماهنگی با اداره کل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر و پس از دریافت یک میلیارد تومان وجوه کمکی از این نهاد و به همراه یک میلیارد تومان سهم سازمان بهزیستی، 3 هزار بهبودیافته مراکز ماده 16 در 17 استان کشور مشمول برنامه مدیریت بهبودی شدهاند و حدود 313 مددکار اجتماعی هم آموزش دیدهاند که در 80 موسسه و کلینیک مددکاری مجری برنامه مدیریت بهبودی فعال شوند.
امسال تعداد استانهای تحت پوشش برنامه مدیریت موردی را افزایش دادیم و تیم نظارتی ما هم در استانها مشغول کار است و گزارشهای خوبی به من دادهاند. البته بعضی دستگاهها با ما همکاری نکردند و به عنوان مثال بنا بر تاکید همان آییننامه، کمیته امداد موظف است که طی 3 دوره 6 ماهه خانواده نیازمند این بیمار بهبودیافته را تحت حمایت قرار دهد در حالی که بنا بر گزارشهای استانی در بسیاری استانها متاسفانه کمیته امداد با ما همکاری نکرده. فکر میکنم با این اقدامات؛ اجرای برنامه مدیریت بهبودی و فعالیت مراکز توانمندسازی و جامعهپذیری، مشکل تا حدی مرتفع شود چون تقریبا به همان اشارات قوه قضاییه درباره پیگیری پس از خروج نزدیک میشویم. انتظارمان این است که امسال بتوانیم تمام استانهای درگیر با اعتیاد را تحت پوشش برنامه مدیریت بهبودی ببریم و مراکز توانمندسازی و جامعهپذیری را هم در آنها فعال کنیم.
**بنا بر اعلام شما در جلسه آذر ماه کمیته مراکز موضوع ماده 16، 50 هزار معتاد خیابان خواب به مراکز درمان اجباری منتقل شدهاند و ظرفیت پذیرش اردوگاههای درمان اجباری هم در حال افزایش است اما آیا ظرفیت خانههای بینراهی هم به همین اندازه افزایش داشته؟ میگویید که ترخیص بهبودیافتگان از مراکز ماده 16 تدریجی است. اگر فرض کنیم هر هفته در هر استان 500 نفر از اردوگاههای درمان اجباری ترخیص شوند، آیا برنامه مدیریت مورد و خانههای بینراهی ظرفیت پذیرش تمام این افراد را دارد که مانع از بازگشت دوباره آنها به خیابانها و پاتوقهای مصرف شود؟
خیر. ظرفیتمان در حال حاضر کامل نیست اما توجه داشته باشید که حداکثر مدت اسکان در خانههای بینراهی 6 ماه است که بنا به دستورالعملها 4 ماه اقامت رایگان است اما در این مدت، بهبودیافته باید مشغول به کار شده و در صورت تداوم بیخانمانی دو ماه دیگر هم میتواند در این مرکز بماند اما باید برای اسکان، هزینه پرداخت کند و در نهایت بعد از 6 ماه باید تعیین تکلیف شود و مرکز را ترک کند.
البته پیشنهاد همکاران ما این بود که دوره 6 ماهه اسکان به یک سال افزایش یابد که این هم با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز کشور قابل بررسی است اما قرار نیست افراد در خانه بینراهی رسوب کنند. این افراد باید بعد از 6 ماه یا حداکثر یک سال، از مرکز خارج شده و در جامعه حل شوند. با چنین شرایطی جا برای پذیرش بهبودیافتگان جدید باز میشود. امروز تجربههای موفقی از همین بابت سراغ داریم اما میپذیرم که اگر همین امروز در تهران 500 نفر از مراکز ماده 16 مرخص شوند، جایی برای اسکان آنها نداریم.
**حتی برای زنان؟
برای اسکان موقت زنان در هیچ استانی مشکل نداریم. در برخی استانها هم زنان بهبودیافته تحت پوشش برنامه مدیریت بهبودی هستند چون درمان و کاهش آسیب زنان برای ما اولویت دارد. سال گذشته هم به درخواست تمام استانها برای راهاندازی سرپناه شبانه، مرکز کاهش آسیب اعتیاد، مراکز اقامتی کوتاهمدت و خانههای بینراهی جواب مثبت دادیم.
**بنا بر اخبار رسمی، طی یک سال گذشته در شهر تهران حدود 500 زن کارتن خواب، دستگیر و به مراکز درمان اجباری منتقل شدهاند. اگر بعد از3 الی 6 ماه بازپروری، ترخیص شوند آیا جایی برای اسکان موقت دارند؟
باید ظرفیت مراکز جدید را آماده کنیم. بار قبل هم که 500 نفر زن کارتنخواب در استان تهران به مراکز ماده 16 منتقل شدند به همکاران گفتم، آماده باشند که این زنان بعد از ترخیص در خیابانها رها نشوند. مسوولان خانههای بینراهی به من گفتهاند که ظرفیت اسکان موقت زنان بهبودیافته در حال آمادهسازی است اما افزایش ظرفیت حتما تدریجی خواهد بود چون نیازمند تامین منابع و البته بررسی شرایط است.
برنامه مدیریت بهبودی برای زنان با این مشکلات مواجه نیست چون نیازمند فضای نگهداری نیست و صرفا برنامه ارجاع و رصد و مدیریت است. بنابراین به شرط تامین هزینه خرید خدمت مددکار، هر تعداد از بهبودیافتگان قابل پیگیری خواهند بود اما مشکل ما در مورد ایجاد مرکز توانمندسازی و فضای اسکان است. البته توجه داشته باشید که بسیاری از بهبودیافتگان، خانواده یا خانه امنی برای اسکان دارند و برآورد ما این است که 30 درصد از 50 هزار معتاد در حال درمان در اردوگاهها، بیخانمان هستند که مراکز توانمندسازی باید برای این 30 درصد آماده باشد.
**یعنی حدود 15 الی 20 هزار نفر از معتادان خیابانی در کل کشور بیخانمان هستند. در حال حاضر ظرفیت خانههای بینراهی کل کشور چه تعداد است؟
30 خانه بینراهی در کل کشور داریم که ظرفیت هر مرکز حدود 25 الی 60 نفر است. به عنوان مثال در استان خراسان شمالی یک مرکز توانمندسازی با ظرفیت 60 نفر فعال است. در شهر تهران هم دو مرکز با مجموع ظرفیت 100 نفر در حال آمادهسازی است و یک مرکز با ظرفیت 10 نفر برای زنان فعال است که قرار است ظرفیت آن تا 35 نفر افزایش یابد و البته تا امروز هم گزارشی درباره پر شدن این مرکز به ما ندادهاند بلکه فقط برای دو مرکز جدید از ما مجوز خواستهاند که احتمالا حدس زدهاند در صورت ترخیص مددجویان، مراکز فعلی پر خواهد شد و ظرفیت موجود، ناکافی است بنابراین برای راهاندازی مرکز جدید درخواست دادهاند.
در استان البرز هم دو مرکز با مجموع ظرفیت 60 نفر فعال است که البته این ظرفیت بسیار کم است و باید افزایش یابد. در مجموع، ظرفیت مراکز پر نیست چون اغلب مددجویان را به کانون خانواده بازمیگردانیم بنابراین فضای مجدد برای پذیرش جدید، باز میشود. البته این خانواده هم نیازمند خدمات مددکاری و حمایتی است و باید تحت آموزشهای پیشگیرانه قرار بگیرد و این اقدام هم کار دشواری است و منابع فراوانی نیاز دارد و انتظار ما این است که سایر دستگاهها در این زمینه به ما کمک کنند.
**طی ماههای گذشته، گزارشی از ترخیص و بیخانمانی بهبودیافتگان به دلیل کمبود مراکز اسکان دریافت کردهاید؟
طرح نوروزی ساماندهی معتادان متجاهر، اسفند 97 شروع شد و تا پایان اردیبهشت هم ادامه دارد. بنا بر مصوبهای قرار شده، افرادی که در طرح نوروزی و پیش از آن به مراکز موضوع ماده 16 منتقل شدند، فعلا در همین مراکز مستقر باشند و ممکن است از پایان اردیبهشت ماه با موج ترخیص مواجه باشیم. اما تا امروز هم اگر ترخیصی بوده، گزارشی درباره بازگشت دوباره به خیابان و پاتوقها نداشتهایم. احتمالا تعدادی از بهبودیافتگان نزد خانواده یا شهرهای محل سکونتشان برگشتهاند.
**تاکید دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر طی ماههای گذشته این بوده که از این پس و با اجرای اقدامات پیشگیرانه و حمایتی، هیچ یک از بهبودیافتگان اردوگاههای درمان اجباری به خیابانها بازنمیگردند. از نیمه دوم سال 96 که پلیس، اجرای طرح دایمی جمعآوری معتادان متجاهر و انتقال به اردوگاههای درمان اجباری را آغاز کرد، آیا با سازمان بهزیستی کشور درباره ظرفیت مراکز نگهداری بعد از ترخیص مشورتی داشت؟
در این زمینه ما با 3 نکته مهم مواجهیم؛ نکته اول، تاکید اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر است که میگوید این افراد، یک دوره درمان 3 ماهه و قابل تمدید را با نظر قاضی در این مراکز طی خواهند کرد که در حال حاضر هم همین تاکید قانونی اجرا شده است. نکته دوم، تامین هزینههای بازتوانی پس از ترخیص است که تا امروز هم رقمی به ما ندادهاند. نکته سوم هم همین سوال شماست که میگویم با ما هیچ هماهنگی در این زمینه انجام نشد. البته در استانها، معمولا و پیش از اجرای طرح، پلیس با همکاران ما هم در جهت اطلاعرسانی و البته ایجاد ظرفیت برای بازتوانی پس از ترخیص صحبت میکند بنابراین در استانها، مشکل زیادی از بابت ظرفیت خانههای بینراهی نداریم.
**چون تعداد کارتنخواب در استانها در مقایسه با تهران کمتر است.
تعداد کارتنخواب کمتر است اما مشکل جدی ما در استانها، تامین منابع است در حالی که در شهر تهران، تامین منابع با توجه به شرایط پایتخت میسرتر است اما در تهران با مشکل کمبود ظرفیت مواجهیم. البته قرار شده که برای افزایش ظرفیت خانههای بینراهی و مراکز بازتوانی پس از ترخیص، سایر نهادها هم فعال شوند و ما هم آماده همکاری و واگذاری هستیم.
**در قانون برنامه توسعه ششم و اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر، برای شهرداریها هم در حوزه بازتوانی بهبودیافتگان وظایفی تعیین شده است. پیش از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، شهرداری تهران راهاندازی 44 مرکز بهاران برای بازتوانی بهبودیافتگان ترخیص شده از اردوگاههای درمان اجباری در دستور کار داشت که حدود 20 مرکز در 20 ساختمان فعال شد. پس از انتخابات ریاستجمهوری و به دنبال تغییر شهردار تهران، مراکز بهاران یا خالی شد یا تغییر کاربری داد و اجرای برنامه «بهاران» هم منتفی شد. خاطرم هست که رییس سابق سازمان بهزیستی کشور در یکی از آخرین نشستهای خبری خود گفت که برنامه بهاران یک داستان سیاسی و انتخاباتی بود. آیا با شهرداری تهران صحبتی شده که ساختمان خالی طرح «بهاران» را به بهزیستی یا انجمنهای غیردولتی بدهند و کمبود ظرفیت نگهداری بهبودیافتگان مرخص شده از درمان اجباری، جبران شود؟
مراکز بهاران یا باقی ساختمانهای متعلق به شهرداری تهران حتما برای جبران کمبود ظرفیت نگهداری بهبودیافتگان به ما کمک میکرد. در دوره ریاست دکتر محسنی بندپی در سازمان بهزیستی کشور، چند جلسه با مسوولان شهرداری تهران داشتیم اما متاسفانه هر بار، حرف و طرح متفاوتی ارایه دادند. یک بار گفتند که آماده تحویل زیرساختها به بهزیستی هستند مشروط بر اینکه منابع توسط بهزیستی تامین شود. یک بار گفتند، بهزیستی به آنها پروتکل بدهد و پروتکل بهزیستی را در مراکزشان اجرا کنند.
یک روز هم ما با خبر شدیم که تعدادی از مراکزشان را واگذار کردهاند. شهرداری تهران در حال حاضر با بهزیستی استان در ارتباط است و مسوولان انجمنهای غیردولتی چند بار از ما مجوز گرفتهاند تا در ساختمانهای متعلق به شهرداری و از جمله ساختمانهای طرح بهاران کار کنند. اما تا امروز، شهرداری تهران برای واگذاری ساختمانهای خود به ما تفاهمی نداشته و ظاهرا خودشان مشغول اجرای طرحهای مرتبط با کنترل آسیبهای اجتماعی هستند.
**یعنی طرح بهاران را ادامه دادهاند؟
طرح بهاران متوقف شده اما شاید میخواهند همان طرح را با تجدیدنظر در شیوهنامهها اجرا کنند چون طبق قانون، شهرداری هم موظف به کنترل آسیبهای اجتماعی است. البته در قبال تکلیف قانون میگویند که مشکلات اعتباری دارند و باید دید که آیا قانون اجازه میدهد دستگاههای مسوول در این حوزه، به بهانه نداشتن منابع مالی، از وظایف خود عقبنشینی کنند؟
**50 هزار معتاد خیابان خواب از نیمه دوم سال 96 به اردوگاههای درمان اجباری منتقل شدهاند. طی 19 ماه گذشته برای درمان و نگهداری هر معتاد خیابان خواب در مراکز موضوع ماده 16 هر ماه 450 هزار تومان هزینه شده و حالا این افراد قرار است از این مراکز مرخص شوند در حالی که حتی به اندازه نصف تعداد اولین گروهی که به این اردوگاهها منتقل شدند(7600 نفر در نیمه دوم سال 96) ظرفیت اسکان موقت وجود ندارد و 50 هزار بهبودیافته از اعتیاد با وجود تمام هزینههای ریالی و انسانی و زمانی که برای بهبودیشان صرف شده دوباره و در یک چرخه معیوب باید به خیابانها و احتمالا، دوباره به اعتیاد برگردند. از این بابت نگران هستید؟
این حلقه مفقوده، روال سالهای گذشته بوده و این نگرانی فقط نگرانی من نیست. شهردار منطقه 16 تهران هم اخیرا گلایه داشت که به دنبال اجرای طرحهای ساماندهی در منطقه 12 معتادان کارتنخواب از این منطقه فرار کرده و در منطقه 16 تجمع کردهاند. بنابراین، با جمعآوری مشکل حل نمیشود. البته تلاش میکنیم با مدیریت بهبودی، وضعیت پس از ترخیص بهبودیافتگان را تا حدی مدیریت کنیم.
**ولی حتما تعدادی از بهبودیافتگان دوباره ساکن خیابانها میشوند.
بله. تعدادی از این افراد به خیابان برمیگردند.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |